نظر ابن تیمه فی سورة الانسان ( دهر )
قال ابن تیمیةان سورة دهر مکیة ولیست مدنیة ویدعی علی ذالک اتفاق العلماء فکیف التوفیق بین هذا الجماع وبین من یدعی انها فی امام علی وفاطمة وابنیهما علیم السلام ؟ بینما لم یتزوج الامام علی فاطمةَ الاّفی المدینة بعد الهجرة ولم یکن للحسنین ع وجود فی المکةالمکرمة؟
وفی الحقیقة القرآن یرد ما ذکره ابن تیمیة بوضوح تام فلفظ (الاسیر) فی الآیة یدل دلاله قاطعة ان السورةمدنیة لعدم وجود الاسیر فی مکةحیث ان المسلمین فیها کانو ضعافا وقد هاجرو منها حِقناً لدمائهم مضافا الی اقوال العشرات من کبار علماء الجمهور حیث توید انها مدنیة.
ومن جملةِ من یدعی ان السورة مکیة هو اب حزم اندلسی فی کتابه لفصل بین الملل والنحل.
ارتباط ویل در قرآن
1ویل للمصلین 2 ویل للمطففین 3ویل لکل افاک اثیم 4ویل لکل همزه لمزه
5 ویل للذین یکتبون الکتاب بایدیهم ثم یقولون هذا من عندالله
هر یک از این مواردکه برای آنها ویل به کار برده شده به صورتی
واز راهی حقوق حیاتی وسرمای? عمومی مردم را ربوده واز بین می برندوبه نحوی بر پیکر جامعه دینی ضربه وارد می کنند:
1عده ای به وسیله ریا کاری وظاهر سازی دینی ودر غالب چهر? دین ونماز وعبادات به اغوا وگول زدن مردم می پردازند وچهر? زیبای دین را زشت معرفی می کنند.
2 عده ای با خراب کردن وسیاه کردن بازار مسلمانان واز طریق دادو ستد ومعامله هائی همراه با ربا و غش در معامله کم فروشی واجحاف و کارهائی نظیر این ها اقتصاد مسلمانان را به مخاطره می اندازند .
3 عده ای باگردنکشی وزور به آزار واذیت مردم وناامنی جامعه اقدام می کنند وجامعه را ناامن می کنند .
4 بعضی با هتک حرمت وآبرو ریزی نسبت به ناموس مسلمانان وافترا زدن به مردم وغیبت مسلمانان جامعه را ناامن می کنند .
5 و در آخر گروهی شایعه ساز به وسیل? تبلیغات سوء ، جوسازی فرهنگی ،تحریف حقایق دینی جامعه وامت اسلامی را به سوی کجروی وکج فکری سوق می دهند با خرافه سازی وافسانه پردازی مشکلات فرهنگی برای اجتماع ایجاد می کنند.
از نظر قرآن تمام اینها مستحق لعن ونفرین ومحکوم هستند که یا باید اصلاح شوند یا اجتماع از وجود اینها پاک شود .
ولایت فقیه از دیدگاه دکتر علی شریعتی
دوره غیبت یعنی دور? ولایت عالم ، عالم نائب عام امام غایب است او باید رهبری جامعه را به دست گیرد دور? غیبت بر خلاف آنچه تشیع صفوی می گوید دور? لَش بودن بی حال بودن ومنتظر بودن، در بسته معطل بودن نیست ، دور? بسیار مترقیست امام ع خودش زعامت نمی کند ولی مردم شیعه ، بهترین، روشن ترین، آگاه ترین دانشمند شجاع و پاکشان را به رهبری خودشان بر می گزینند تا او رسالت ومسئولیت امام را در رهبری جامعه به عهده بگیرد، همچنان که افلاطون آرزو می کرد حکومت به دست حکما بیفتد!
افتخار تشیع وافتخار علمای ما به اجتهاد آزاد است ، اجتهاد می گوید بعد از اینکه اصول فقه تبیین شد ولی حوادث تازه به وجود می آید تغییر پیدا می کند نظام های زندگی فرق می کند احکام مذهبی نمی تواند جواب دهد مجتهد به معنای کوشند? وآزاد بر اساس اصول علم وروح مذهب می تواند این نیازتاز? زمان را وشرایط تاز? حقوقی واقتصادی واجتماعی را بررسی کند، اوحکم تازه استخراج واستنباط کند .
اجتهاد آزاد باعث می شود که مذهب در یک دور? خاص منجمد نشود .تشیع احترام به اندیشه گذاشته احترام به تفکر فرموده للمخطی اجر واحد یعنی مجتهدی که زحمت خود را کشید ولو به واقع نرسید نزد خداوند دارای اجر است ...... بنده شفاعت را قبول دارم شفاعت خاک حسین را قبول دارم اما چه شفاعتی ...... برگرفته از مورد تشیع صفوی وعلوی
در نظربازی ما بی خبران حیرانند من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند
عیببم بپوش زینهار ای خرقه می آلود کان شیخ پاک دامن بهر زیارت آمد
واعظ شهر که پیوسته سخن گفت زعشق نیست عاشق غرضش پشت هم اندازی بود
دین داران دروغین تفسیر سوره ماعون
در فرهنگ غرب کلمه دین به این معنا که ما داریم وجود ندارد برداشت آنان از دین یک حالت خشک وبی روح است
یک اعتقاد آنچنانی به خدا و بس یک باو ر religion: one of the ways of beliving in a god
ولی در دید و نگرش ما مسلمانان دین یک ایدئولوژی وعقیده شناسی همراه با دستور العمل های سازنده و اخلاقی اجتماعی یک پیوند میان خالق و مخلوق است
انسان بدون داشتن عقیده و هدف و اعتقاد به چیزی نمی تواند زندگی سالم داشته باشد
انسان بدون اعتقاد یا به صورت موجودی خودخواه در می آید که منافع شخصی خود را می بیند وبس یا به شکل موجودی سرکردان که تکلیف خود را در اجتمتاع نمی داند انسان بدون پرستش بدون تقدیس واعتقاد نمی تواند باشد اگر خدای یگانه راتقدیس نکند ناچار دیکری را به جای او برمی گزیند واورابه عنوان حقیقت برتر خواهد ساخت وپرستش می کند وبا رجوع به تاریخ ملت ها این حقیقت به روشنی دیده خواهد شد .
اگر در جامعه ای احترام به همنوع به همسایه و... نباشد حکایت از بی اعتقادی به آئین صحیح آسمانی دارد .
دین اسلام همه مردم را به اتحاد انسجام و نوع دوستی و دستگیری از بینوایان تشویق وترغیب می کند
آثار تربیتی سوره : مساله نوع دوستی واحسان کردن به هم نوع یک مساله غریزی وفطری برای انسان است که اگر خود خواهی ها وصفات زشت را از خود دور کند به سرچشمه زلال معرفت دینی واجتماعی خواهد رسید
به حقوق بینوایان که بر گردن ثروتمندان جامعه است آگاهی پیدا کردن
در جامعه ای که فرهنگ دینی حاکم نباشد حق تهیدستان پایمال می گردد
حق بی سرپرستان داده نمی شود وخورده می شود
نماز خوان ها و مسلمانان بی درد که به فکر ضعیفان جامعه نیستتند در ردیف بی دینان هستند
مسلمانان ریاکار در ردیف بی دینان می باشند .........
ادامه دارد ..............................................
صبح بی تو، رنگ بعد ازظهر یک آدینه دارد
بی تو حتی مهربانی ، حالتی از کینه دارد
بی تو می گویند تعطیل است کار عشق بازی
عشق اما کی خبر از شنبه وآدینه دارد؟
جغد،برویرانه می خواند به انکار تو، اما
خاک این ویرانه ها بوئی از آن گنجینه دارد
خواستم از رنجش دوری بگویم ،یادم آمد
عشق با آزار،خویشاوندی دیرینه دارد
در هوای عاشقان پر می کشدبا بی قراری
آن کبوتر چاهی زخمی ، که او در سینه دارد
ناگهان قفل بزرگ تیرگی را می گشاید
آن که در دستش کلید شهر پر ایینه دارد
یکی دیگر از کارهائی که از سوی امامان معصوم مورد تشویق قرار گرفته تا از این طریق ، خاطره رشادتها و مظلومیتهای شهدای کربلا و فرهنگ عاشورا زنده بماند ، سرودن مدح و مرثیه است قالب شعر ، به لحاظ بر خورداری از وزن و آهنگ و بعد عاطفی ، موثر تر و ماندگارتر است . از این رو بعنوان سلاحی موثر در دفاع از حق و ستایش راستی و راستان بکار گرفته شده است . در تاریخ شیعه ، شاعرانی بر جسته همچون : فرزدق ، عوف بن عبدالله ، کمیت ، عبدالله بن کُثیّر ، دعبل ، سید حِمیَری و ... با زیبا ترین وجهی مفاخر و فضایل اهل بیت را ترسیم کرده و با سوزناکترین صورت ، برای شهدای کربلا مرثیه سروده اند و مجموعه های معتبری نیز از اشعار شاعران شیعی گرد آمده است
نکاتی را هم در باره اشعار مدح و مرثیه باید مراعات کرد :
1) محتوای اشعار ، باید از متانت ، دقت ، اعتبار و استناد بر خوردار باشد و از حرفهای سست و بی مدرک ، یا دروغ و جعلیات و مطالب ضعیف و احیانا وهن آمیز نسبت به معصومین ، بشدت باید پرهیز کرد
2) از آنجا که شعر مدح و مرثیه ، عامل انتقال فرهنگ است ، باید سطح آن بالا و ارزشمند و عمیق باشد تا به جامعه اسلامی و هواداران ائمه ، بینش و بصیرت و عمق در فهم و فکر بدهد
3) اشعار مراثی و مدایح ، در عین حال که باید استوار و محکم باشد ، نباید چنان مغلق و پیچیده شود که برای شنوندگان و خوانندگان ، گویای ی و رسایی خود را از دست بدهد و نتواند با عامه خلق ، ارتباط بر قرار کند
4) به بهانه دینی و مذهبی بودن شعر نباید اجازه داد که شعرهای ضعیف و سست و فاقد قوّت ادبی و صلاحیت شعری رواج یابد .مدح و مرثیه ، مدایح و مراثی ، باید در نهایت قوّت شعری باشد آنگونه که در آثار بزرگان پیش کسوت عصر ائمه و دوره های بعد درمرثیه دیده شود.
5) شاعران مدیحه سرا ، باید درک اهمیت و والایی مکانت خویش در حدمطلوب خلوص و تقوا و مناعت طبع و ثبات قدم و عقیده و عشق و ولای به اهل بیت عصمت باشند و بدانند که شجره نامه آنان به کمیت ها و دعبل ها می رسد و اگر بخواهند مشمول دعای ائمه ع باشند ، باید شایستگی فکری و خطی و عملی و اخلاقی
آنرادرخویشفراهمآورند .
6) شاعر اهل بیت ، باید همیشه با توجه به زمان و مکان و شرایط ، رسالت اجتماعی و تعهد شیعی خود را به اثبات برساند و سروده هایش دارای « پیام » و « جهت » باشد .
7) خوب سرودن در باره ائمه ع ، نیاز به غنای فکری و معلومات عمیق شاعر دارد . بنابراین شاعران مرثیه سرا باید بشدت اهل مطالعه در متون و منابع باشند و شور و شعور را در شعر خویش در آمیزند و پخته ، پر مطلب و مایه دار بسرایند .
تبیان
کربلا یعنی چه؟
در اینکه کربلا یعنی چه و ریشه لغوی آن چیست
این نام ازترکیب کرب و ال ساخته شده است ، یعنی حرم الله ، یا مقدس الله ، کرب در لغت سامی به معنای قرب در عربی است کرب : قرب اگر ال هم به معنایالله باشد ، کربلا به معنای محلی است که نزد خدا ، مقدس و مقرب است ، یا حرم خدا است
عده ای آن را ترکیب یافته از کور بابل.دانسته اند ، یعنی مجموعه ای از آبادیها و روستاهای بابل ، موقعیتی که کربلا در آن قرار دارد ، در بین النهرین است ، این منطقه در گذشته های دور ، مهد حوادث و احیانا تمدنها بوده است و بخشهای گوناگونی از این ناحیه ، نامهای مختلف داشته است . کربلا ، کور بابل ، نینوا ، غاضریه ، کربله ، نواویس ، حیر ، طفّ ، شفیه ، عقر ، نهر علقمی ، عمورا ، ماریه و ... که بعضی از اینها نام روستا ها و آبادیهایی در این منطقه وسیع بوده است .
حرم مطهر امام حسین ع که در این شهر قرار دارد ، تاریخچه ای مفصل دارد و در دوره های مختلف تاریخی ، بنای آن تغییرات و تعمیراتی یافته است . کربلا ، شهری است که خاندانهای ریشه دار در آن ساکن بوده اند . حوزه علمیه داشته و خانواده هایی شریف ، ادیب و علمای بر جسته از آن بر خاسته و در آن می زیسته اند .
در قرون اخیر نیز شاهد تعدادی حوادث و انقلابها و فتنه ها بوده است ولی بهر حال ، در کربلا بیش از نشانهای جغرافیایی و تاریخی ، باید مفاهیم والای انسانی و شور گستریها و الهام بخشیهای قداست آفرین را سراغ گرفت.
< language=java> >